توئیترم دی‌اکتیوه و اینجا می‌نویسم. خوبیش این ه که کسی هم از روی رودروایسی نمیخونه اینجا رو.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

یه لحظه یاد حرف ع. افتادم، در مخالفت با ا. گفت: "شاید دیدی کار طوری شد تخصص هم خوندی." یعنی طفلی رو داشتن از الان نه تنها برای پزشکی عمومی، بلکه برای تخصص هم آماده و مجبور میکردن!! دلم سوخت براش

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یه بار به یه بنده خدایی گفتم: اینکه خانواده پشتت اند و حمایت میکنند از تحصیلت کم نیست؛ برگشت گفت: به خاطر خودم نیست که این همه برای درسم هزینه میکنند، اونا فقط میخوان بعد ازدواج با خونه داری و کم پولی دردسر نباشم براشون. گفتم "اگه نیتشون هم خودت نباشی، باز سودش به نفع توعه"؛ گفت "اصلا "من" مطرح نیستم براشون، هروقت برخلاف میلشون اقدام کنم از همه چیز محروم میشم، الان که میبینی انقدر بریز و بپاش میکنند برای اینه که مث گوسفند هرچی گفتن گفتم بله و دارم چیزایی که میخوانو انجام میدم." دلم شکست از حرفش. مابین صحبتهاش گفت "دندون تیز کردن برای پولام، به چشم ماشین پول سازی بهم نگاه میکنند، میبینی با ا. مخالفت کردند؟! ترسیدند پولای من بهشون نرسه یا مجبور باشن برام باز پول خرج کنند.  هر غلطی خواستم بکنم باید خودم پولشو دربیارم، فقط برای دانشگام پول میدن اونا" طفلی با کلی درد گفت "نگرانم دوست پسرمم منو به خاطر پولم دستش نگه داشته باشه" 

. دختر دانشجوی پزشکی! چه دردناک ه زندگی براش  


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها