میبوسمت به خواب در حضور خیالیات
نظر میکنم به تو، به هیبت جلالیات
دوست دارم که شبی به رویا باز ببینمت
مگر به آن سربکشم ز لعل شرابیات
مگر تو چه داشتی که چنین مبتلا شدهام
منِ سنگ دل به عشقِ اضطرابیات؟
نازنین من، تو بگو چه چاره کند
دل دچار من به قطحی و محالیات؟
مهربان، قرارمان این نبود، تو جر زدی!
که عاشق من و تو باشی و بیخیالیات!
تو خود ببین چه کردهای که به کِلک من
غزل میتراود و اشک ز جایِ خالیات
الهه نوراللهی
درباره این سایت